|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
۷ نتیجه برای اضطراب
ساقی نورایی، ملیحه انتظاری، کیاوش هوشمندی، مهدی راعی، دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
بیان دیدگاه
احسان اسکندری، سید محمد حسینی فیاض، محسن اسکندری، دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت روانی در مورد افراد شاغل در مراکز نظامی بویژه دریانوردان ارتباط نزدیکی با عملکرد شغلی دارد به طوریکه مطالعات گذشته سطوح بالایی از افسردگی و اضطراب را در آنها نشان داده است. هدف این پژوهش تعیین راهبردهای شناختی تنظیم هیجانِ مناسب در جهت کاهش افسردگی و اضطراب، در دریانوردان ایرانی است.
روشها: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، که ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه به صورت در دسترس از جامعه آماری دریانوردان ایرانی در سال ۱۳۹۷ انتخاب شدند. از سه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، افسردگی بک و اضطراب بک برای جمعآوری دادهها استفاده شد.
یافتهها: بین ۴ متغیر سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوارفکری و فاجعهسازی با متغیرهای وابسته یعنی افسردگی و اضطراب همبستگی معنادار آماری برقرار بود. همچنین رگرسیون چند متغیری نشان داد که مقدار ضریب همبستگی بین راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه با افسردگی و اضطراب، به ترتیب ۰/۵۷۴ و ۰/۵۰۷ میباشد، بعبارتی همبستگی متوسط وجود دارد.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوارفکری و فاجعهسازی) افسردگی و اضطراب را در دریانوردان ایرانی پیشبینی میکنند.
واحدبخش بلوچ، محمدعلی وطن پرست، سعیده دادپیشه، زهره میرکازهی ریگی، دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: نهتنها در زمان بروز بلایای طبیعی بلکه هنگام شیوع بیماریهای واگیر، احتمال بروز واکنشهای روانی متعدد در افراد جامعه افزایش مییابد. این امر میتواند سلامت روان و جسم افراد را تحت تأثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت استرس، اضطراب و افسردگی ناشی از همهگیری بیماری کووید-۱۹ در مناطق جنوب استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۹۹ انجام شد.
روشها: در این مطالعه ۵۰۳ نفر از جمعیت جنوب استان سیستان و بلوچستان که به اینترنت دسترسی داشتند، به روش آنلاین مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده شامل فرم مشخصات دموگرافیک و مقیاس تعیین اضطراب، افسردگی و استرس (Dass-۲۱) بود. بر اساس این ابزار افراد به ۵ دسته (نرمال، خفیف، متوسط، شدید و خیلی شدید) طبقهبندی شدند. در این مقیاس نمره بالاتر نشاندهنده اختلال روانشناختی بیشتر و وضعیت سلامت روانی نامطلوبتر است.
یافتهها: بیشترین افراد شرکتکننده ۱۹ تا ۲۹ سال بودند (۴۳/۲ درصد)، اکثر افراد متأهل (۶۳/۷ ٪)، ۲۹۸ نفر از آنها کارمند (۶۰/۶ ٪) و بیشترین فراوانی مربوط به مقطع لیسانس با ۱۹۸ نفر (۴۰/۳ ٪) بود. میانگین نمرات افسردگی ۸/۵±۷/۹، نمرات اضطراب ۷/۱±۵/۹ و نمرات استرس ۹/۳±۱۱ بود. متغیرهای جنسیت، اشتغال و وضعیت پوشش بیمهای با استرس، اضطراب و افسردگی ارتباط آماری معناداری داشتند (۰,۰۵<P) و متغیر سن، تأهل و تحصیلات با استرس، اضطراب و افسردگی ارتباط آماری معناداری نداشتند (۰,۰۵>P).
نتیجهگیری: در طول زمان همهگیری بیماری کووید-۱۹ شاهد کاهش سلامت روان افراد مختلف جامعه هستیم و لازم است که ملاحظات روانشناختی بهصورت مداوم و بهموقع بهخصوص تلفنی و آنلاین صورت گیرد.
سیدحسن سعادت، شیما شهیاد، محمدمهدی اسدی، دوره ۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: رفتارهای پیشگیرانه یکی از مهمترین راهبردهای مبارزه با کووید-۱۹ است. متغیرهای اضطراب کووید-۱۹، سطوح مواجهه با کووید-۱۹ و ادراک خطر جزو پیش بینی کننده های رفتارهای پیشگیرانه است. اما هنوز معلوم نیست که بعد از گذشت یکسال از شیوع کووید-۱۹ در ایران، آیا هنوز این متغیرها نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پیشگیرانه دارند و اگر دارند چه سطحی از این متغیرها و به چه میزان رفتارهای پیشگیرانه کووید-۱۹ را پیش بینی می کنند، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این موارد است.
روشها: تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بود. پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه رفتارهای پیشگیرانه، ادراک خطر و اضطراب کووید-۱۹ توسط ۱۸۴ دانشجو و پرسنل مرد شاغل در یک دانشگاه پزشکی نظامی در تهران اجرا شد. به علت جلوگیری از شیوع کووید-۱۹ از روش نمونه گیری در دسترس و اجرای اینترنتی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد ۶ درصد دانشجویان و پرسنل اضطراب کووید-۱۹ شدید و ۳۶/۴ درصد ادراک خطر بالا داشتند و ۸۲/۱ درصد افراد به میزان زیاد رفتارهای پیشگیرانه کووید-۱۹ را رعایت می کردند. افرادی که سابقه علایم مشکوک به کووید-۱۹ را داشتند، بیش از افرادی که چنین سابقه ای نداشتند، رفتار پیشگیرانه را رعایت می کردند (z=-۲,۳۶, p<۰.۰۲). افرادی که میزان ادراک خطر پایین داشتند، در مقایسه با کسانی که ادراک خطر بالا (z=-۲,۹۵ p<۰.۰۰۳) یا متوسطی (z=-۲,۷۶ p<۰.۰۰۶) داشتند، رفتار پیشگیرانه کووید-۱۹ را کمتر رعایت می کردند. بین کسانی که ادراک خطر متوسط و بالا داشتند، در رعایت رفتار پیشگیرانه کووید-۱۹ تفاوت معناداری دیده نشد. بین متغیرهای سن، وضعیت تاهل، سطوح مختلف تحصیلات، سابقه ابتلا به کووید-۱۹، سابقه تماس نزدیک با فرد مبتلا به کووید-۱۹ و اضطراب کووید-۱۹ با رفتار پیشگیرانه کووید-۱۹ رابطه معناداری مشاهده نگردید. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد تنها متغیر ادراک خطر پایین پیش بین معنادار رفتار پیشگیرانه کووید-۱۹ با نسبت احتمالی ۰/۲۱ است (۰,۲۱=OR).
نتیجهگیری: ادراک خطر پایین پیش بین مهمتری برای رفتار پیشگیرانه نسبت به اضطراب کووید-۱۹ و سطوح مواجهه با کروناویروس در دانشجویان و پرسنل مرد شاغل در دانشگاه پزشکی نظامی مورد مطالعه در تهران است. ارایه برنامه های غربالگری و آموزش در جهت افزایش ادراک خطر به منظور ارتقا سلامت در شرایط پاندمی کووید-۱۹ پیشنهاد می شود.
احمد رستگاریان، نوید کلانی، فاطمه گلستان، مهرداد استخر، زهرا قطبی، ناصر حاتمی، مریم جلالی، دوره ۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: پاندمی بیماری کووید-۱۹ میتواند به عنوان عاملی موثر بر افزایش تظاهرات جسمی و روانی بویژه اضطراب در بیماران ام اس (مولتیپل اسکلروزیس) مطرح باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اضطراب در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در زمان پاندمی کرونا انجام شد.
روشها: مطالعه مقطعی حاضر در شهرستان جهرم در سال ۱۳۹۹ در بازه زمانی موج دوم کروناویروس انجام شد. به روش سرشماری تعداد ۱۹۱ نفر از بیماران ابتلای قطعی به ام اس (مولتیپل اسکلروزیس) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه مقیاس اضطراب کروناویروس (Corona Disease Anxiety Scale) بود.
یافتهها: میانگین نمره کلی اضطراب در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در زمان پاندمی کووید-۱۹ در شهرستان جهرم، ۸ از نمره کل ۵۴ بود. میانگین نمره در بعد علائم روانی ۶/۴ و در بعد علائم جسمانی ۱/۷ از نمره کل ۲۷ بود که این نمرات نشاندهنده قرار گرفتن میزان اضطراب بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در سطح پایین است.
نتیجهگیری: بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در شهرستان جهرم از وضعیت مناسبی از نظر سطح اضطراب در قبال بیماری کووید-۱۹ هستند؛ که میتواند نشان خوبی از امکان کم تاثیر گذاشتن شرایط پاندمی بر علائم بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس باشد.
فرشید بی باک، مسعود نجاری، سعید جباری، علیرضا سنگانی، دوره ۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از بیماریهای جسمانی تحت تاثیر عوامل شناختی و رفتاری هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر عملکرد عصب روانشناختی و رفتارهای خودمراقبتی بر اضطراب کرونا در بیماران دیابتی انجام شد.
روشها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به بیماری دیابت نوع دو در انجمن دیابت ایران در شهر ارومیه در بهار سال ۱۴۰۰ بود. انتخاب نمونه با روش تصادفی ساده انجام شد. از پرسشنامه اضطراب کرونا علیپور و همکاران (۱۳۹۸)، پرسشنامه عملکرد عصب روانشناختی نجانی (۲۰۱۳) و پرسشنامه رفتار خودمراقبتی توبرت و گلاسگو (۱۹۹۴) استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی ۱۶۵ زن مبتلا به بیماری دیابت نوع دو ۱۸/۴±۴۵/۷ سال بود. بین عملکرد عصب روانشناختی و رفتارهای خودمراقبتی با اضطراب کرونا رابطه منفی وجود داشت. عملکرد عصب روانشناختی و رفتارهای خودمراقبتی به ترتیب اثر ۰/۲۰ و ۰/۲۵ منفی را بر اضطراب کرونا داشتند.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش تاکیدی بر موثر بودن نقش عوامل شناختی بر اضطراب کرونا در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم دارد.
عباس نقی زاده باقی، صمد گودرزی، مجید جاوید، دوره ۳، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال سریع بیماری کووید-۱۹ و افزایش مرگ و میر ناشی از آن باعث افزایش اضطراب در کادر درمان شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر ورزش، عمل به باورهای دینی و گوش دادن به موسیقی بر اضطراب ناشی از کرونا در کادر درمان است.
روشها: این پژوهش به شیوه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با ۶ گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه تحقیق کادر درمان بیمارستانهای جنوب ایران (استانهای فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و خوزستان) بود که به بیماران کرونایی خدمات رسانی میکردند. حجم نمونه ۷۷ نفر بود که به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب ناشی از کرونا بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به صورت آنلاین اجرا شد.
یافتهها: بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروههای داوطلبانه ورزش، داوطلبانه انجام اعمال دینی، داوطلبانه گوش دادن به موسیقی و تصادفی ورزش تفاوت معناداری وجود دارد که نشان دهنده تاثیر آنها بر کاهش اضطراب ناشی از کرونا در کادر درمان است. بین نمرات پیش آزمون و پسآزمون گروه کنترل، گروه تصادفی انجام اعمال دینی و گروه تصادفی گوش دادن به موسیقی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج آزمون آنوا و LSD نشان داد که گروه داوطلبانه انجام اعمال دینی بیشترین تاثیر را بر کاهش اضطراب ناشی از کرونا دارد.
نتیجهگیری: انجام ورزش و فعالیت بدنی به علت غالب بودن جنبه جسمانی و فیزیولوژیکی آن چه در صورت میل و خواسته کادر درمان باشد و چه بر اساس میل آنان نباشد موجب کاهش اضطراب در کادر درمان می شود. اما عمل به باورهای دینی و گوش دادن به موسیقی به دلیل غالب بودن بعد روحی و اعتقادی آن تنها وقتی که بر اساس خواسته و میل فرد باشد موجب کاهش اضطراب کادر درمان می شود.
|
|